دیر به دیر که می آیم... آنقدرها چیزی را جایی از دست نمی دهم، انگشت شمارند دوست داشتنی های عمیقم؛ اما، این جا را یک نفس می خوانم؛ باید بخوانم... و هر بار لعنت می کنم خودم را از این همه عقب ماندگیم پای کلمات تو و آن چاردیواری های پر معجزه ی انگشت شمار... خوبی خودت؟ "ش" به راه است؟ آه... تابستانش شروع شده حتمنی... چه دور نیست آن روزها، یادش بخیر شاید... خوش حال باشی "ایفل دوست" همسایه ی ما!
پی نوشت: "عکس خوابهایم افتاده توی حوض. یکدانه ماهی قرمز ام اینور و آنور می رود.آب می پاشد روی مغزم . حس می کنم چیزی دارد توی کله ام نم می کشد." بیا این را یک جایی ثبت کن؛ خدمتش بیشتر از یک چیزی مثل برق یا اختراعی مثل "آی پد" نباشد، کمتر هم نیست حتمنی!
۹ نظر:
خرابم کردی رفت!
hum???
جک : می دونم.. می فهمم ات.
rezgar.sh : هوم.
با لنز
fish eye
گرفتی؟
خیلی باحال شده
Sali: هوم هوم !
دیر به دیر که می آیم... آنقدرها چیزی را جایی از دست نمی دهم، انگشت شمارند دوست داشتنی های عمیقم؛ اما، این جا را یک نفس می خوانم؛ باید بخوانم... و هر بار لعنت می کنم خودم را از این همه عقب ماندگیم پای کلمات تو و آن چاردیواری های پر معجزه ی انگشت شمار...
خوبی خودت؟ "ش" به راه است؟ آه... تابستانش شروع شده حتمنی... چه دور نیست آن روزها، یادش بخیر شاید...
خوش حال باشی "ایفل دوست" همسایه ی ما!
پی نوشت: "عکس خوابهایم افتاده توی حوض. یکدانه ماهی قرمز ام اینور و آنور می رود.آب می پاشد روی مغزم . حس می کنم چیزی دارد توی کله ام نم می کشد."
بیا این را یک جایی ثبت کن؛ خدمتش بیشتر از یک چیزی مثل برق یا اختراعی مثل "آی پد" نباشد، کمتر هم نیست حتمنی!
همان همسایه ی مجازی! : من کلمه های پر مهر تو را ضبط می کنم که همیشه مرا از لطف خجالت زده می کند.
ایفل در اتاق خواب :)) دوست داشتنی ثبت شد
ارسال یک نظر