Instagram

سه‌شنبه، مهر ۲۱

زیر سیمان ها دفن شده بود




اینبار رادیو را روشن نکردم. با اینکه می دانستم آن پشت چه خبر است. دلم هم آرام نمی گرفت. وسط لسن پلن نوشتن و رایتینگ تصحیح کردن هی سرک می کشیدم توی توییتر و رج به رج حرف هایی که توی آن طویله زده می شد را دنبال می کردم. گاهی بلند بلند می خواندم که ساکن عزیز اتاق هم بشنود. بعد هر دو هیستریک می خندیدیم . آن وسط ها گاهی آه می کشیدم و افسوس، کلمه ی روزم شده بود. آن جایی که قضیه ی سیمان پیش آمد و میل به کُشتن کسی، دلم ریخت. ترسیدم. از آن دل ریختن های این خاک را بگذار و برو. از آن ترسیدن های کجاست یک نقطه ی امن.
بعد برگشتم به رایتینگ شاگردها. قرار بود از صفت عالی استفاده کنند و هرچه دل تنگ شان می خواهد بنویسند. یکی آن وسط نوشته بود بدترین لحظه ی زندگی آن وقتی است که یکی می رود و دیگر بر نمی گردد. دلم لرزید. چند بار جمله اش را خواندم . زیرش خط کشیدم و دو نقطه ستاره زدم کنارش. بعد فکر کردم تمرین این چند سال برای من این بوده که کمتر مطلق ببینم، کمتر مطلق قضاوت کنم و کمتر مطلق باشم. دلم را تسکین دادم که اگر وسط خانه ی ملت قاتلی بی رحم ایستاده است ، کمی آن طرف تر کسی هست که به جای قتل و قدرت طلبی ، به چیزهای کوچک خوب فکر کند. به چیزهای انسانی. به اندوه. به حضور سرخوشی و سرمستی. به خاطره ها. به حرف زدن از حس های توی پستو.
من تصمیم نداشتم بروم. هنوز هم ماندنی ام. آدمی که می خواهد بماند ، باید هر روز امید تزریق کند. نکند ، تمام شده است. یا همه چیز بر باد رفته است یا فرودگاه امام هستی و داری بر باد می روی. به ساکن اتاق بغلی گفتم بیچاره همه ی آدم هایی که دل شان برای این خاک تپیده.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

یه جایی خوندم فرودگاه ها بیشتر از تالارهای عروسی بوسه دیده اند وبیشتر از مراسم عزا بغض گریه.

The Idealist گفت...

بی نهایت خوب... دلم لرزید

sabeenmacartney گفت...

No deposit bonus codes 2021 - Dr. MD
With the free 동해 출장안마 spins no deposit casino bonus codes 서울특별 출장안마 2021 from casinos, we 상주 출장샵 can 상주 출장마사지 help you find the ones that 광명 출장샵 are the best. For example, if you have a free spins