Instagram

چهارشنبه، دی ۲۵

در ستایش ِ ناتوانی




یکی از جنبه های دهشتناک این جهان ، شنیدن ِ خبر ِ مرگ ِ دیکتاتورهاست. جهانی که راهی برای سر به راه شدن دیکتاتور قصه ندارد، از افسانه خالی شده و واقعیتش تلخ و گزنده است. نه معجزه ای برای چنین شخصیت هایی رخ می دهد نه چیزی در دنیا موجب الهام گرفتن شان می شود. تنها راهی که برای محو شدن یک دیکتاتور آرزو می کنیم مرگ ِ اوست و این گوشه ی وحشتناکی است که این چند روز بعد از مرگ ِ آریل شارون به آن فکر کرده ام.
یکی دو سال ِ پیش جایی خوانده بودم که یکی از نقطه های طلایی و هوشمندانه ی شارون در زندگی اش این بوده که از محکومین اعدام گردان نظامی تشکیل می دهد و توسط آنها به روستاهای زیادی حمله می کند و صدها فلسطینی را می کشد. همان بار که اینها را خواندم تنم سرد شد. ایده بسیار هوشمندانه است. هوشمندی خالصی که خمیرمایه ی شیطانی دارد. دادن بهای زندگی به کسانی که می دانند قرار است بمیرند به شرط اینکه به کشتن دست بزنند. پستی ِ پشت چنین ایده ای ، همان مفهومی است که قرن هاست جنگ نامیده شده.
حالا آریل شارون مرده است و من غمگین شدم. من از مردن دیکتاتورها غمگین می شوم. مردن ِ دیکتاتورها ، آینه ی ضعف انسان هایی است که جنگ نمی خواهند. آینه ی ناتوانی جمعیتی مدافع صلح که نمی توانند موجب تغییر دیکتاتورها ، و یا تنبیه شان شوند. یک دیکتاتور می میرد . به مرگ طبیعی . و این قصه غمناک است.
روزی که خبر را می خوانم یاد کتاب " در ستایش مرگ " ِ ساراماگو می افتم. جمعیتی که بی صبرانه در انتظار رسیدن مرگی هستند که بی دلیل متوقف شده است. پوست های چروکیده ی سالمندان و بیماری های کشدار  بدون اینکه دست مرگ پایانی به قضایا بدهد. به گمانم جهان در ستایش ِ مرگ ِ دیکتاتورها می نشیند. فیزیک پاک شده است و آثار باقی مانده است. این طرف ِ غمناک ِ مساله است.



۵ نظر:

ندای غرب (میثم منیعی) گفت...

سلام خانم یلدا
آیا به راستی چنین می کرده؟
در اسرائیل دموکراسی وجود داره و رؤسای دولتها در آن کشور نمی تونن دیکتاتور باشن، گرچه می توان به بازی های پشت پرده در دمو کراسی ها پرداخت ولی تا اونجایی که می دونم در اسرائیل هم مثل سایر کشورهای پیشرفته دموکراسی هست.

Unknown گفت...

بسيارزيبا
درحين زيباي همراه با خشونتي دلنشين وملس

Unknown گفت...

ندا : عزیز من یه سرچ بزنی توی اینترنت لیست جنایت هایی که این مرد مرتکب شده برات میاد. غیر از اون به عنوان یکی از جنایتکارهای جنگی که دست به قتل عام زده شناخته شده است . دموکراسی برای مردم خودشون. و برای نگه داشتنشون پشت حکومت که توسط اون عده ای دیگر رو بدون سرزمین کنن.

ندای غرب (میثم منیعی) گفت...

سلام خانم یلدا
بله شما درست می فرمایید، منظور من هم این نبود که جنایتها رو نادیده بگیرم، بلکه اینکه او دیکتاتور بوده رو منظور من بود و اینکه آیا از جنایتکارانی که محکوم به اعدام بودن استفاده کرده، اینکه به زور در دوران استعمار بریتانیا سرزمینی غصب شده، اینکه جنایتهای هولناکی شده و اینکه در جنگ 1967 بار دیگر بخشی از این سرزمین اشغال شده و هنوز و هر روز این اشغالگری توسعه می یابد و اینکه رژیم ولایت فقیه هم با اختلاف افکندن در میان فلسطینی ها و کمک به گروههای تندرو یکی از عوامل تضعیف موقعیت فلسطینی ها و تداوم آوارگی اونهاست، همه رو قبول دارم. بخشی از نوشته اوریانا فالاچی درباره جرج حبش رو در وبلاگم نوشته بودم که به پیش نویس منتقلش کردم که دوباره منتشر خواه کرد. از وقتی که گذاشتین و پاسختون خیلی سپاسگزارم، موفق باشید.
به قول تیری دژاردن نویسنده صدمیلیون عرب مردم فلسطین یکی از پیشرفته ترین و تحصیلکرده تریم ملتهای عرب هستند و بیشتر تحت تأثیر مدیترانه هستند - دریایی که در سواحلش بزرگترین تمدنها و بیشترین تنوع فکری و فرهنگی رو داشته و هنوز هم داره- تا بادیه.

ناشناس گفت...

چقدر اين نوشته پر بود از يك صراحت و زيبايي كه آدم را مسحور خودش ميكد. خيلي نوشتنت را دوست داشتم.
من از مرگ هر ادمي به عظمت اين نيرو فكر ميكنم و به زبوني تمام آن قدرت هاي كشنده واهنين كه مجبورند بميرند.