Instagram

چهارشنبه، تیر ۷

رئالیست های قابل تحمل

چند وقت است اینجا نیامده ام ؟ چند وقت است عمدن از اینجا دوری کرده ام ؟ چرا مدام حس اعتماد در من خالی  شده؟ چرا این همه ساعت کار کردن مرا از نوشتن و از کلمه های عزیز دور نگاه داشته است ؟چرا دیگر میلی به بازگو کردن آنچه در زندگی روزمره اتفاق می افتد ندارم ؟ چرا تهوع و معده درد در من زیاد شده وقتی می بینم تمام حرفها و عمل های ما شده دنیای مجازی ؟ چرا به جای بوسه های خیابانی ، در وبلاگ هایمان از بوسه  و عشق بازی و هزار و یک کوفت دیگر که در این جهان نفرینی سوم ، ممنوع است  حرف زده ایم ؟ چرا کسی روی پل های هوایی فریاد نزده ؟ چرا فریادهایمان تنها بر دیوار فیس.بوک هایمان نقش بسته؟
این همه سوال در من ، این همه سوال بی جواب. سوال های از پیش نوشته شده بر پیشانی یک ملت . و جوابی که همیشه به سکوت منجر شده.
من این روزها مثل آن روزها خسته ام. این روزها اما دلم می خواهد کار جدیدی بکنم. همانقدر که دلم می خواهد از جانی ها دور باشم ، به همان اندازه دلم می خواهد از آنهایی دور باشم که دنیا را پروانه ای می بینند. دارم دورم را از آدمهایی پر می کنم که به سبک رئال علاقه دارند.

۱۲ نظر:

ناشناس گفت...

اه حالمو به هم زدی. چقدر آیه یاس می خونی . تو بدبختی چرا جمع می بندی به همه؟ جهنم خودتی. یا افسرده هستی یا دیوانه

Unknown گفت...

می خواستم زنگ بزنم یا اس ام اس بهت بگویم چرا نمی نویسی!


این نوشته و اون نوشته راجع به اون کیف قاپ .خوب بودن ...واقعی بودن و درداور

بنویس

Unknown گفت...

ناشناس : :)

Unknown گفت...

جک موریسون : اینجا احساس امنیت نمی کنم جک. همین روزاست که زنگ بزنم ببینم چیکار کردی ؟ !!

Unknown گفت...

ناشناس :
اصلا یلدا خره!
ولی ادبیاتت منو کشته !!!!بیا توبلاگ منم فحش بده برات شارژ ایرانسل می فرستم.

ناشناس گفت...

ابوتراب خسروی بخون...

Unknown گفت...

جک : :)))))

MHMD Moeini گفت...

سلام. خواندنش را توصیه می کنم :)
http://mmoeeni14.blogspot.co.uk/2012/05/blog-post_21.html

sherry گفت...

خوشحالم که خبری ازت شد یلدا جان. امیدوارم دنیای واقعیت زیباتر بشه آنقدر که احساس نیاز به دنیای مجازی نکنی.
بهترین ها رو برای تو و جوون های ایران آرزو می کنم.

همان همسایه ی مجازی! گفت...

و بسیار کوکمان کیف است که از آن خفگی "بلاگفا" راه کج کرده ایم و آمده ایم تشریف ترشمان را چشم روشن کرده ایم به شمایل "اسپات" و این ها؛ بابت "نوستالژیک" صفحه ات بسیار لحظه را می ستاییم.
باشد که رستگار و مراقب هم باشیم!
و تو، خوش حال باشی رفیقِ "مشتی"!

Eli گفت...

دنیای پروانه ای

Unknown گفت...

Eli : دنیای ما اندازه هم نیست :*