Instagram

سه‌شنبه، خرداد ۲۵

.

در دو پست قبل بازی زامبی را پیشنهاد کردم و در همان پست در کامنتها رضا رحمانی ها لینکی

از یک بازی گذاشته بود که تا به حال از وجودش اطلاعی نداشتم. وقتی لینک را باز کردم

گرافیک دوست داشتنی و خاص بازی که در همان چند تصویر کوچک ازش به شدت قابل مشاهده

بود حسابی جذبم کرد. به آقای او لینک را دادم و او با سرعتی وصف نشدنی لینک را برای خودش

دانلود کرد و همانطور که از عکس هایش حدس زده می شد بازی چیزی فراتر از خلاقیت از آب در آمد.

من که بخاطر امتحان های طاقت فرسا درگیر درس خواندنم هنوز جرات نکرده ام بازی ای  با درجه ی

جذابیتی اینچنین را دانلود کنم. اما آقای او تاب نیاورد و دنبال طراحان بازی اینترنت را زیر و رو کرد.

گروه آمانیتا طراح و گرافیست تعدادی بازی و چند سایت است. این گروه کتاب های بچه ها را هم

تصویرسازی می کند. پیشنهاد من اینست که سری به سایتش بزنید و از تصویر سازی خلاقانه اش

لذت ببرید.  Amanita Group  

مخصوصا قسمت Flash Gmaes را نگاهی بیندازید و روی بازی ها کلیک کنید. Machinarium  بازی

است که Jakub Dvorsky موسس این گروهِ هفت نفره که متشکل از موسیقی دان و برنامه نویس و تصویرساز

است به همراه گروهش طراحی کرده و تا به حال این بازی نامزد سه جایزه شده است.

دراین بازی دیالوگی وجود ندارد و افکار و صحبت ها با تصاویر و سمبل هایی بالای سر شخصیت ها شکل

می گیرد. بازی به شدت فکری است .






پ.ن : رضا رحمانی ها ی عزیز ، مرسی.


۳۳ نظر:

زکریا گفت...

سلااام
من اين بازي رو تا آخر بازي كردم . محشره . محشر
يه بازي ساده جالب و فكري
عالي بود اين بازي

محمد گفت...

خوش به حالتون لا اقل شما اگه این بازی رو دانلود نمی کنید درس می خونید برای امتحانات
من که حوصله درس خوندن هم ندارم

من گفت...

متاسفانه به دلیل شروع امتحانات کمر شکن و بی جنبه بودن ِ من، حتی از کنار گیم نمیتونم رد شم برسه به دانلودش! :(((

من گفت...

ما آبمان با نظرهای تاییدی در یک جوف نمیرود!
همیشه اینجا بعد از نگاشتن کامنت،دنبال آن میگردیم!

Unknown گفت...

زکریا : خوش به حالت و با محشر بودنش باهات موافقم. آقای او هر دقیقه ازش تعریف می کند.

Unknown گفت...

تارا : خوش به حالت که اینقدر با اراده ای و از کنارش رد نمی شی.

Morteza گفت...

O:
):

Unknown گفت...

Morteza:
What's wrong ? ! Would u please clarify yourself ?

Morteza گفت...

چیزه خاصی نیست یلدا ... فقط از اونجایی که از بازی خوشم نمیاد و امتحان شعر 2 هم دارم و هیچی هم نخونده ام برای چند لحظه حالم بد شد و دیدم تصورش هم برام غیرقابل ممکنه که در این وضعیت درسها و امتحانات بازی کامپیوئتری کنم .... البته فقط و فقط منظوذم خودم هست

Unknown گفت...

Morteza: امیدوارم شعر دو را با آقای اسراری نداشته باشید. و در ضمن نگران نباشید. مطمئنم همه چیز خوب پیش میره.

سلمان گفت...

رفتیم واسه بازی جدید
بعد از جنایت و مکافات حالا بازی پیشنهاد بده :دی
راستی، نمیدونم World Of Goo رو بازی کردی یا نه. اگه جوابت منفیه به شدت توصیه میشه
از اینجا دانلود کن

http://www.4shared.com/file/0d9vUfLz/World_Of_Goo.html

Unknown گفت...

سلمان : world of goo رو بازی کردم و گرافیکش و خیلی دوست دارم. اما جالب اینجاست که world of goo رو یه گروه صد نفره طراحی کردن و این بازی رو یه گروه هفت نفره. و وقتی اینو بازی کنی می بینی که شاهکاره !

دانای کل گفت...

من فک می کردم اهل فیلمی فقط
این بازی شاهکاره
همه چی این بازی حتی موسیقی بازی شاهکاره

سانتا گفت...

همان زامبی را چند روز است داده ام بچه های آتلیه، وقت و بیوقت بازش میکنند و تا مدیر شماره ی 2 می آید این Windows+D است که کلید میخورد و میخندیم ...
به به خوراک بعدیمان هم جور شد. از زامبی زیاد لذت نبردم. یعنی از آن بازیهاست که یک بار بازی کنی تا آخر دیگر بار دوم سراغش نمیروی. اما فکری بودن این یکی بیشتر جذبم کرده فعلن. رفتم برای دانلود.
ایام به کام هست یلدا؟ بهتری؟

Unknown گفت...

دانای کل : اهل هرچیزی که درش هنر باشد و خلاقیت هستم. خیلی لذت می برم. games شاخه ای از هنر گرافیک شده این روزها. موافقم باهات شاهکاره.

Unknown گفت...

سانتا : امیدوارم لینکی پیدا کنی که همه ی پارت هایش را داشته باشد . جستجو کن . آن لینکی که رضا رحمانی ها داده بود کامل نیست و یکی از پارتها مشکل دارد و حجمش هم بیشتر است. باور کن نمی دانستم سانتای دوست داشتنی اهل بازی هم هست !!!

رضا رحمانی ها گفت...

آئووو... ممنون ازلطفت. شرمنده اگر لینکها درست نبود، خودم از اینترنت نگرفتم.
به اراده داشتن ادامه بده... U're somthing girl. اراده خوبه.
وقتی machinarium رابازی می کردم، موسیقیش، همه چیزش یک فضای تنهایی و اگزیستانسیالیستی را در من بیدار می کرد. شخصیت اول داستان هم، به اجباری معصومانه، فقط به ربات هایی کمک میکند که قرار باشد به او چیزی برسانند. مثلا او به کمک به ربات غمگینی که از سیاره اش جداش کرده اند و تنها بالای پلکان نشسته (مرحله ی بالای برج.)؛ فکرهم نمی کند.
خود بازی واقعا یک نسل از بهترین بازی های adventure بالاتراست اما نکته ی تراژدی این که چون توزیع کننده ی معروفی نداشت نه فروش خوبی کرد و نه چندان معروف شد.
هر کاری کردم موسیقیهاش را extract کنم نشد... به جز recorder ویندوز اگر راهی پیدا کردید خواهشا برسانید.

ارمین گفت...

دارم تبدیل به یک وبلاگ شخصی میشم و به قول خودت اون مرز بین خودم و صفحه وبلاگ را برمیدارم.اما بعضی از پستها رو بیشتر از یه شب تا صبح بیشتر تحمل ندارم رو وبلاگم بمونن ثبت موقتشون میکنم!!!

Unknown گفت...

رضا رحمانی ها : اگر track های موسیقی اش پیدا شد حتما لینک می کنم برات.

Unknown گفت...

آرمین : حس ات درک شدنی است. گرچه زیاد واسه من پیش نیومده.

فرضيه هاي گستاخانه گفت...

ما كه فارغ از همه چيزيم رفتيم پي بازي ببينيم به كجا مي رسيم...

زکریا گفت...

يادا سلام
چطوري رفيق ؟
عرض شود كه منم مثله تو شهرستانيم ! هر چند روز مي شينم تو اتوبوس 11 ساعت تو راه هستم . چند تا گالري مبرم . يه سينما و يه تئاتر و شب هم بر مي گردم !!! عشقه ديگه !

Unknown گفت...

زکریا : باشه نفرینت نمی کنم. :D

به این میگن عشق زکریا.خوش به حالت !

پرنسس گفت...

یلدا جان پست قبلت دلم رو گرفت .خیلی از ماها بارهای بار این حس تو رو داشتیم بخصوص من .خوبیش در اینه که آقای او همراهیت می کنه تلفنی هست که پشتش اشک بریزی و صدای که پشت تلفن آرامت کنه .
برات از صمیم قلب بهترین ها رو آرزو می کنم

پرنسس گفت...

یلدا جان
پست قبلت دلم رو گرفت .خیلی از ماها این احساس تو رو داریم ویکی مثل من در تنهایی .تو خیلی خوشبختی که تلفنی هست پشتت گریه کنی و صدای که از پشت تلفن آرومت کنه
برات از صمیم قلب آرزوی خوشبختی می کنم
روزهای خوش در انتظارت هستند

Unknown گفت...

پرنسس : ممنونم پرنسس برای آرزو و ایمانت. می دانم تنهایی جزئی بزرگ از جهان شده.

الهام گفت...

سلام یلدا جان. خوبی؟ وای... دوتا اجرای خوب تو تهران هست یکیش خانه ی برنارد آلباست یکیشم کالیگولاست.... کاش میدیدیشون..

Unknown گفت...

اجرای خانه ی برناردا آلبا رو یه بار همینجا دیدم اما مطمئنا اجرای اونجا با امکانات بیشتری انجام میشه. کالیگولا ی آلبرکامو ؟ !! آخ کاش تهران بودم.

مهرزاد گفت...

بازي دوس ندارم
كودك درونم مرده

Unknown گفت...

مهرزاد: حیـــــف !

تروما گفت...

یه پیشنهاد خوب وا سه ت دارم! گرچه گفتنش الان که کلی درس داری یه کم نامردیه، اما خب، یک ساعت و نیم که وقت داری که واسه خودت کنار بذاری، هوم؟
دیروز بهترین فیلم موزیکال عمرم رو دیدم... Once. دیده ایش؟ طرح ش، و روایت ش، بی نظیر بود...

Unknown گفت...

تروما : حتما در اولین فرصت همینکه گیرش آواردم می بینمش.

الهام گفت...

آره کالیگولای کاموست...با بازیه رامبد جوان...کاش بودی. اجرای برنارد البا هم فوق العاده بود. به کارگردانیه میکاییل شهرستانی