Instagram

جمعه، اردیبهشت ۱۰

حقیقتا درد دارد !

ترم پيش استاد " الف-سین" بر سر يكي از شعرهاي Aldington بحثي را مطرح كرد.

او معتقد بود زنان هنگام بارداري زشت مي شوند. در حاليكه داشتم به اين فكر مي كردم

كه چطور اين مرد كه يك بيت از حافظ مي خواند و اشك در چشمهايش جمع مي شود قادر

به ديدن زيبايي منحصر به فرد يك زن باردار نيست، متوجه شدم هيچ كدام از آقايان كلاس با

استاد " الف-سین" مخالفت نكردند. حالا نمي دانم معناي زيبايي به كلي دستخوش تغيير شده و

يا از بس استاد "الف-سین" حاشيه سازي مي كند دانشجويان ديگر به صورت خود اگاه به او گوش

نمي دهند و عملا متوجه نشده اند او چه گفته است. و يا زن باردار كيلويي چند؟!!!

-----

امشب دلم هواي دوباره ديدن " شب هاي روشن " كرده است. مطمئن نيستم اين فيلم

هنوز هم به اندازه ي يك سال پيش كه ديدمش ، تاثير گذار باشد اما هنوز مطمئنم قطعه

قطعه ي اين فيلم را دوست دارم. من نمي دانم چه جادويي در نوع صدابرداري يك فيلم

مي تواند به وجود بيايد، اما خوب مي دانم كه صداها در بعضي فيلم ها عمدا برجسته و

ملموس هستند و چه قدر عجيب هم مي آيند و گوشهايت را پر از شگفتي مي كنند. صداي

خنثي و برجسته ي شخصيت مرد در ابتداي اين فيلم وقتي غزلي مي خواند و صداي قدم زدن

هايش در تاريكي يك كوچه و صداي ورق زدن كتاب ، همه و همه اين فيلم را براي من زيبا كرده

است. و متاسفانه بخشي از " يلدا " در من است كه گاه به سرش مي زند و دقيقا بهترين

فيلم ها را از آرشيوش پاك مي كند.جالب اينكه اگر اين بخش را بكشي هرگزحاضر نخواهد شد

كارتون Sponge Bob را پاك كند.( چقدر شخصيت هاي اين كارتون اسطوره اند براي من!)

----

ديروز دو تا آمپول خوردم. يكي B6 بود و حقيقتا درد داشت!

ديروز فهميدم دكتر هاي مرد بسيار مهربان تر از دكتر هاي زن هستند. وقتي به دكتر( كه زن

بود) گفتم اگر مي شود آن آمپول ديگر را تجويز كنيد كه قوي تر است تا من از شر اين درد

خلاص شوم ، ايشان فرمودند :" نه! لازم نيست تحمل كن! " مي خواستم به او بگويم كه اگر

مي خواستم تحمل كنم كار و بار يك عده آدم چونان او كساد مي شد! هيچ نگفتم. گاهي با

ديدن دكتر ها ياد نازي ها مي افتم. نشستن بر مركب قدرت معمولا هورمون ساديسم فرد

قدرتمند را فعال مي سازد.


اينجا را ببينيد. در كنار اينكه وبلاگ خوبي است، پستي كه راجع به نامه ي سرگشاده ي يك

دانشجو به احمدي نژاد است، بسيار خواندني است. ما كه خوانديم و به صورت درد آوري لذت

برديم از قلم آن دانشجو.


اوباما تصميم نهايي براي خروج سربازان از عراق را گرفت. اصل خبر اينجا.

..

پ.ن: بيا كه در غم عشقت مشوشم بي تو بيا ببين كه در اين غم چه ناخوشم بي تو

شب از فراق تو مي نالم اي پري رخسار چو روز گردد، گويي در آتشم بي تو

دمي تو شربت وصلم نداده اي جانا هميشه زهر فراقت همي كشم بي تو

پيام دادم و گفتم بيا خوشم مي دار جواب دادي و گفتي كه من خوشم بي تو


پ.ن2: صداي مهدي احمدي در شبهاي روشن وقتي اين شعر زيباي سعدي را مي خواند،

حقيقتا شنيدني است.